جدول جو
جدول جو

معنی مه پیشانی - جستجوی لغت در جدول جو

مه پیشانی
(مَهْ)
آنکه پیشانی وی مانند ماه تابان و درخشان باشد، اسبی که در پیشانی وی سپیدی باشد، نیک اختر. خجسته فال. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گره پیشانی
تصویر گره پیشانی
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، دژبرو، عبّاس، بداخم، زوش، ترش رو، عبوس، تندرو، ترش روی، بداغر، سخت رو، متربّد، روترش، اخم رو، تیموک، عابس برای مثال کبر یک سو نه اگر شاهد درویشانی / دیو خوش طبع به از حور گره پیشانی (سعدی۲ - ۵۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
که پیشانی چون ماه دارد، که پیشانی او چون ماه درخشان و زیباست،
- دختر ماه پیشانی، دختری در افسانه های کودکان، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
که پیشانی فراخ و گشاده دارد. اصفح. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَطْ طِ)
خطوطی که در پیشانی آدمی است. کنایه از سرنوشت و رقم تقدیر می باشد:
سرنوشت خود توان خواند از خط پیشانیش
مد ابرو شاه بیت مطلع انوار کیست.
دانش (از آنندراج).
بندگی را در ره خدمت ز بس شایسته ام
میشود داغ غلامی خط پیشانی مرا.
کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گِ رِهْ)
کنایه از اخم رو، بیدماغ و این فعل راگره بر جبین زدن و گره در ابرو زدن و کردن و گره برابرو زدن و آوردن و انداختن و گره بر رو زدن و گره گشتن ابرو گویند. (بهار عجم) (آنندراج) :
طلب کردند نافرجام گویی
گره پیشانیی آژنگ رویی.
نظامی.
کبر یکسو نه اگر شاهد درویشانی
دیو خوش طبع به از حور گره پیشانی.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا
(هََ پَ / پِ)
هم پیمان شدن. بر سر کاری با یکدیگر عهد بستن
لغت نامه دهخدا
تصویری از پهن پیشانی
تصویر پهن پیشانی
آنکه دارای پیشانی فراخ و گشاده است اصفح
فرهنگ لغت هوشیار
ترشرو عبوس اخمو: کبر یکسونه اگر شاهد درویشانی دیو خوش طبع به از حور گره پیشانی. (بدایع سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم پیمانی
تصویر هم پیمانی
هم پیمان بودن هم عهدی
فرهنگ لغت هوشیار